قتلی که تقدیر نبود(14 نظر)

جواد آذرنگار/مدیر مسئول بشارت

قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود/ور نه از دل بی رحم تو هیچ تقصیر نبود
جواد آذرنگار/مدیر مسئول بشارت:نوشتن این بیت آن هم برای شماره ویژه ای که قرار است در تودیع سردار فلاح زاده و معارفه استاندار جدید توضیح شود به چه معناست؟برای توضیح بیشتر ابتدا به این جمله توجه کنید:
«دایره انتقاد را به قدری تنگ کردند که انتقاد از پیمانکار پروژه ای،خبرنگار را دچار تنش می کند» این بخشی از سخنان مرحوم حجت الاسلام صدوقی امام جمعه فقید یزد است که در تاریخ 29 دی ماه 88 در نشریه بشارت نو به چاپ رسیده است.
بشارت نو چندماه پس از فوت مرحوم صدوقی در 20 بهمن ماه 1390 با زمینه سازی های قبلی توقیف موقت شد. بهانه آن درج یک خبر آن هم به نقل از خانواده شهدا و جمعی از علما و روحانیون بود که البته در یکی از سایت های فعال خبری و مورد حمایت آقایان نیز بیش از بشارت نو درج شده بود، شروع این روند ابتدا با تشکیل شورای تامین در فرمانداری یزد و سپس طرح پرونده در شورای تامین استان بود. روندی که به گفته معاون فرهنگی ارشاد یزد برای اولین بار بود در استان برای نشریه ای شورای تامین تشکیل می شد.
شرح این قصه طولانی است که هم اکنون شرایط مطرح شدن آن نیست، به ویژه چنانچه در نشریه ندای عاشورا نیز اخیرا مطلبی در مورد دلجویی فلاح زاده استاندار وقت از مدیرمسئول بشارت نو درج شد. همچنین رسم جوانمردی نیست که با رفتن مسئولین در مورد آنها نوشته شود اما این توقیف موقت که در نوع خود در استان یزد بی نظیر بود هم بخشی از تاریخ مطبوعات است که تاکنون فرصت بیان آن نشده است و در فرصت مناسب به نحو متعادل صرفا جهت تاریخ نگاری منتشر خواهد شد
اما آنچه در اینجا گفتنی است، اینکه تلاش ها برای محو کامل این نشریه بود ولی به توقیف بیش از دو ماه آن نیانجامد، این تنها اقدام علیه این نشریه نبود، یک بار روابط عمومی استانداری شکایتی را علیه این نشریه به طرفیت یکی از معاونین استاندار پیگیری کرد و حداقل یک بار نیز نامه رسمی برای برخورد با این نشریه به وزارت ارشاد نوشت.
نشریه بچه های کویر نیز اخیرا دوشماره ویژه نامه ای را با مطالب تحقیقی و تاریخی پیرامون عملکرد استانداری یزد منتشر کرده که در شماره نهم آن با تاکید بر حذف بشارت نو در سال های اخیر از لیست نشست های خبری که از سوی روابط عمومی استانداری با حضور کلیه نشریات برگزار می شده است از عدم دعوت نشریات آیینه یزد و سلام ابرکوه نیز در کنار بشارت نو به دلیل ارائه دیدگاه های انتقادی خبر داده و نوشته: «رئیس روابط عمومی استانداری یزد بارها علنا اعلام کرده بود که اینگونه نشریات را از نشست های خبری حذف نموده است» بچه های کویر همچنین به نقل از خبرنگار یزدی نیوز نوشته: «بررسی های خبرنگار این سایت نشان می دهد که حتی در سال 88 استانداری یزد با مکاتبات متعدد با وزارت ارشاد خواهان تعطیلی بشارت نو بوده و ...»
علاوه برآنکه این نشریه طی این مدت با تنگناهایی مثل جذب آگهی های دولتی به دلیل ملاحظات آشکار ادارات دولتی به دلیل آگاهی از این دیدگاه ها توسط استاندار و رئیس روابط عمومی استانداری مواجه بوده است.
این قصه سر دراز دارد در عین حال این بخشی از درد دلها ی این نشریه است که به بیرون درز کرده و از سوی همکاران مطبوعاتی فارغ از اصلاح طلب و اصولگرا صرفا از دیدگاه صنفی منتشر شده است و دراینجا جا دارد از همراهی و کمک همه خوانندگان محترم به عنوان سرمایه اصلی این نشریه که بهترین پناهگاه و همراه این نشریه بودند، بخش خصوصی، برخی مسئولین دلسوز که آشکارا و پنهان کمک کردند، همکاران نشریه که مشکلات نشریه بر دوش آنها گذاشته شد و نیز همکاران مطبوعاتی در سایر رسانه ها که ابراز همدردی و همراهی می کردند تقدیر و تشکر شود.
اما آنچه در یک کلام می توان گفت تمام تلاش ها برای حذف این نشریه صورت گرفت و گرچه بهانه هایی برای دیدگاه های سیاسی مدیرمسئول آن مطرح شد اما ریشه این اختلافات اتفاقا در مسائلی جز مسائل سیاسی بود.
مسائلی چون مطالب منتشر شده در رابطه با انحراف آزادراه تهران بندرعباس به سمت ابرکوه و یا تبعات دهشتناک و غیر قابل جبران بهره برداری از معدن مس علی آباد و دره زرشک برای استان به ویژه عواقب آن بر آبهای زیرزمینی و هوای استان که اتفاقا توسط کارشناسان ذیصلاح در حوزه های محیط زیست، آب، منابع طبیعی و زمین شناسی بر آن تاکید می شد
و در یک کلام هر کاری که برای حذف این نشریه لازم بود انجام شد اما مشیت الهی چیز دیگری بود. چنانچه خداوند می فرماید: تعز من تشاء و تذل من تشاء
و یا به زبان فارسی همان مصرعی که در ابتدای این مطلب به آن اشاره شد:
قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
ور نه از دل بی رحم تو هیچ تقصیر نبود
اجر همگان با حکیم آگاه و دانا مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید